داستان انیمه
یک انسان متوجه میشود که در جسم یک شمشیر در یک دنیای فانتزی تناسخ پیدا کرده است. قدرتهای خارقالعادهی این جسمِ جدید به او اجازه میدهد تا در این دنیا زنده بماند و سفر خود را آغاز کند. در طول این سفر او به یک جنگل میرسد و در آنجا به دختری به نام «فران» ملاقات میکند که درحال فرار از دست یک هیولا است. «فران» با دیدن شمشیر، آن را برمیدارد و به سرعت هیولا را نابود میکند. این ملاقات اولیه سرآغاز دوستی «فران» و «شیشو» میشود، نامی که دختر به شمشیر داده است. این دو تصمیم میگیرند تا ماجراجو شوند، اما متأسفانه دختر یکی از اعضای قبیله «گربه سیاه» است، قبیلهای که هیچ عضوی از آن تا به حال تبدیل به یک جانور قدرتمندتر تبدیل نشده است، اما «فرن» قصد دارد اولین نفر باشد و به آرزویش برسد...
درباره انیمه
داستان این انیمه به عنوان یک اثر ایسکای، از ساختاری کلاسیک بهره برده که تعامل شخصیتهای اصلی را به عنوان اصلیترین توئیست داستانی برای ایجاد یک روایت هیجانانگیز استفاده میکند. با اینکه ممکن است این اثر در حوزهی داستان حرف جدیدی برای گفتن نداشته باشد، اما بهترین متریال برای شخصیتهاست تا بتوانند ویژگیهای خود را به نمایش بگذارند و سفری ماجراجویانه را در دنیای قصه آغاز کنند. شخصیتهای اصلی از طریق تلهپاتی با یکدیگر برقرار میکنند و از آنجایی که یکی از آنها در جسم یک شمشیر فرو رفته، تماشای رابطهی شیطنتآمیز این دو جذابتر از قبل خواهد بود. دربارهی شخصیتهای فرعی و شخصیتهای شرور نیز باید بگوییم که نویسندگان با استفاده از تایپهای شخصیتی مرسوم، کاراکترهایی را خلق کردهاند که ویژگی خاصی ندارند، اما نقش خود را به خوبی در طول روایت ایفا میکنند. استایل انیمیشنی این اثر نیز به خوبی میتواند قصه و روایت این اثر را به کمک طراحیهای فانتزی زنده کند و بینندگان را به دل دنیایی از ماجراجویی و خطر ببرد.