داستان سریال
پنج نژاد بزرگ و انسان نما زمانی در دنیایی جادویی زندگی می کردند. اما حدود صد سال پیش، جنگی وحشتناک شروع شد که با حبس کردن همه نژادهای دیگر توسط انسان ها و حکومت بر جهان، به پایان رسید. در طول جنگ، قهرمان بزرگ Sid درخشید و شجاعت های زیادی از خود نشان داد. او بیش از هر کس دیگری به دشمن ضربه زد و بدون او، پیروزی انسان ها غیرقابل تصور بود. اما هیچکس شکل واقعی او را نمی داند و شمشیر افسانه ای او پس از پیروزی پیدا نشد، به طوری که حتی برخی تاریخ شناسان وجود آن را زیر سوال می برند. برای سرباز جوان کای ساکوراوِنتو، این افسانه از دیگران واقعی تر است. زیرا او در کودکی یک بار به منطقه مهر و موم شده سقوط کرد و شمشیر را با چشمان خود دید. به همین دلیل است که او کار خود را به عنوان نگهبان زندان قلمرو شیطان بسیار جدی می گیرد. اما یک روز، واقعیت جلوی چشمانش تغییر می کند. او ناگهان خود را در دنیایی می بیند که سید هرگز وجود نداشته است و مردم توسط شیاطین به بردگی درآمده اند. همرزمان سابقش دیگر او را به یاد نمی آورند و به نظر می رسد او تنها کسی است که توانایی ایستادگی در برابر شیاطین را دارد. او به همراه رین مرموز، برای مبارزه با این دنیای موازی به منظور تغییر سرنوشت بشریت تلاش می کند.
درباره سریال
در خط زمانی که این انیمه دنبال می کند، دانستن اتفاقات پس زمینه و اینکه چگونه داستان به این نقطه رسیده، اهمیت زیادی دارد. سازمان حفاظت از بشر جایی است که شخصیت اصلی به آن تعلق دارد. این سازمان به کای مأموریت دارد تا دائماً شیاطین، خدایان وحشی، ارواح مقدس و جانوران فانتومی را که زمانی در "جنگ پنج نژاد روی زمین" علیه بشریت در گورستان ها جنگیده بودند، مهر و موم کند. به لطف این تلاش ها، بشریت از صد سال صلح برخوردار بوده است. شاید در ابتدا داستان این انیمه کمی کلیشه ای بنظر برسد، اما با گذشت زمان و تماشای انیمیشن آن متوجه خواهید شد که نحوه روایت آن متفاوت از دیگر آثار است.
مرسی قشنگ بود