داستان انیمه
جوروگورو کوباتو پسری است که آرزوی داشتن زندگی آرام و معمولی را در سر دارد. او پس از پشت سر گذاشتن تجربهای تلخ از فعالیتهای کارآگاهی مصمم شد به شهروند صادق و فروتنی تبدیل شود. همچنین به طور پنهانی با همکلاسی خود یوکی اوسانای که آرزوی مشابهی دارد، یک رابطه متقابل شکل میدهد. برنامه آنها این است که با ورود به دبیرستان به عنوان شهروندانی عادی، روزهای آرام و بدون دردسری را سپری کنند. با این حال به دلایلی نامعلوم، حوادث و بدبختیهای مرموزی به طور مداوم در زندگی مدرسهای آنها رخ میدهد. آیا کوباتو و اوسانای میتوانند به رویای خود برای داشتن روزهای آرام به عنوان شهروندان عادی دست پیدا کنند؟
درباره انیمه
دو دانشآموز مدرسه راهنمایی به همراه دوست دوران کودکی کوباتو یعنی کِنگو دوجیما، در دبیرستان فوناتو پذیرفته شدند. اوسانای به حدی تارت توت فرنگی دوست دارد که کوباتو تمام تلاشش را میکند تا او به هدفش برسد. اما ناگهان، کِنگو از کوباتو درخواست میکند تا به پیدا کردن کیف جیبی دزدیده شده همکلاسیاش (یوشیدا) کمک کند. به نظر میرسد این یک ماجرای معمولیِ پیدا کردن اشیای گمشده باشد. کِنگو آنقدر مصمم به کمک به یوشیدا برای پیدا کردن کیف جیبی گمشدهاش است که اوسانای را مدتی منتظر کوباتو میگذارد. با وجود اینکه تاکادا بخشی از نقشهی شوم و دزد واقعی بوده، در تمام این مدت اوسانای به صورت مخفیانه برای کوباتو کار میکرد، اما به نظر میرسد مشکلی وجود دارد که هر دوی آنها باید بیشتر تحقیق کنند. البته همینطور هم است: نامهای خطاب به یوشیدا از طرف تاکادا، نشاندهندهی یک ماجرای عاشقانهی آشفتهی مثلثی بین این سه نفر است که کوباتو و اوسانای موفق به حل آن میشوند. این موضوع باعث شد خرید تارتهای توتفرنگی را به تعویق بیندازند، اما خوشبختانه توانستند آخرین تارتهای باقیمانده را از یک غرفهی مشهور تهیه کنند. در انتها، کوباتو شاهد دزدیده شدن دوچرخهی ساکاگامی توسط یک گروه اوباش است، در حالی که خودش دوچرخهی او را قرض کرده بود تا دوچرخهها را پس بگیرد. این اتفاق باعث خراب شدن تارتهای توتفرنگی شد. در ادامه داستان های جالب و دیدنی این شخصیت ها در فضای مدرسه دنبال می شود و انیمه در فضای معمایی خود، مانند یک سریال جنایی عمل می کند.