داستان انیمه
کایتو تاکاگی یه دبیرستانی معمولیِ که اصلا تو چشم نیست. میشه گفت یه شخصیت فرعیه که بود و نبودش حتی حس نمیشه. همچنین یه کاوشگر سطح نه چندان قویه که هر روز تو سیاه چاله هایی که تو کل ژاپن پیداشون شده، دنبال اسلایم میگرده و با پول کمی که درمیاره، دوست دوران بچگیشو که ملکهی کلاسه از دور نگاه میکنه. یه روز یه اسلایم طلایی که تا حالا ندیده جلوش ظاهر میشه. بعد از اینکه شکستش میده، یه آیتم فوقالعاده کمیاب به ارزش صدها میلیون گیرش میاد. کارتی که موجودات افسانه ای رو احضار میکنه! بعد از اینکه تصمیم میگیره احضار رو انجام بده، یه دختر جنگجوی خوشگل و بی نظیر ظاهر میشه...
درباره انیمه
در همسایگی کایتو، هاروکای کاتسوراگی زندگی می کند؛ فردی بسیار باهوش ولی فاقد ظرافت. فعالیت های کايتو در سیاه چاله و به ویژه ماجراجویی او با دوستانش، شینجی اویاما و هایاتو میزوتانی، برای حفظ رازداری کارت کمیاب او، از چشمان هاراکا دور نگه داشته می شود. قمار یک میلیارد ین رای احضار سیلفی (یک مبارز از طبقه والکری) منجر به احضار یک دختربچه شد، که اصلاً مطابق انتظار او از صرف آن همه پول هنگفت نبود. با وجود احضار سیلفی، او همچنان برای بقا به هسته های جادویی نیاز دارد. بنابراین کایتو با قبول ریسکی بزرگتر، به سیلفی اجازه می دهد تا با حس کردن اسلایم ها، به او در کشتن سریعتر آن ها و کسب درآمد بیشتر کمک کند. هر چه کایتو و سیلفی عمیق تر به سیاه چاله نفوذ می کنند، ترس آنها نیز بیشتر می شود. آشکار است که کایتو بسیار وحشت زده است. اما به لطف سیلفی، او اعتماد به نفس خود را تا حدی به دست می آورد تا با گابلین مبارزه کند، که موفق به انجام آن میشود و به یک شکارچی موقت گابلین تبدیل می شود. از آن به بعد، به لحاظ مالی برای این دو همه چیز به خوبی پیش می رود، هرچند کایتو به دلیل عمیق تر شدن مداوم در سیاه چاله، نمی تواند برای همیشه از کاتسوراگی پنهان شود. با وجود تنوع هیولاهایی که با آنها روبرو می شوند، کایتو همیشه به لطف سیلفی، که نیاز مداوم به تغذیه با هسته های جادویی دارد، اعتماد به نفس پیدا می کند. یکی از این هسته های جادویی قرمز رنگ با قیمت دو میلیون ین، مستقیم وارد شکم سیلفی می شود. با این حال، این در مقایسه با کمک سیلفی برای پیشرفت او ناچیز است.