داستان سریال
«شیهونو کوبایاشی»، عضو باشگاه برادکست است و همیشه به دوستش «آئوتو اندو» درباره بازی «ماجیکوی» میگوید، یک بازی که در آن «فاین» قهرمان داستان در آکادمی سلطنتی جادو حضور مییابد و با «لیزلوت ریفنشتال» شرور میجنگد. با وجود شخصیتهای رنگارنگ این بازی، شخصیتی که «کوبایاشی» بیش از همه به آن وسواس دارد همان «لیزلوت» است. برخلاف اظهارات بیادبانه او نسبت به «فاین»، «لیزلوت» آرزو دارد که دوست او باشد. او همچنین عمیقاً عاشق نامزد خود «شاهزاده سیگوالد فیتزنهاگن» است. متأسفانه تقریباً در هر مسیری از بازی، «لیزلوت» محکوم به پایانی غمانگیز است. «کوبایاشی» موفق میشود «اندو» را متقاعد کند که «ماجیکوی» را بازی کند تا مهارتهای صحبتکردن خود را تمرین کند، اما حال آنها قصد دارند با مهارتهای خود، شخصیت محبوبشان را از مرگی قریبالوقوع نجات دهند...
درباره سریال
الهام از بازیهای ویدئویی برای خلق روایتی هیجانانگیز در دنیای انیمه کمکم درحال تبدیلشدن به ژانر اختصاصی خودش است و ویژگیهای خاصی دارد که میتوان آن را در دستهی یک ژانر جای داد. این اثر نیز با بهرهمندی از همین ویژگیها، تبدیل به اثری میشود که برای تمام بینندگان جذاب خواهد بود. طرح قصه با احساسات مختلفی گره خورده و در عین حال که داستان شروع میشود، هر شخصیتی به دنبال تصاحب آن چیزیست که خودش میخواهد. اهداف و انگیزههای شخصیتها برای بینندگان شفاف و قابلباور است، اما آیا شخصیتپردازی کافی در این اثر وجود دارد؟ پاسخ مثبت است! در اینجا تمام شخصیتها از توجه نویسندگان بهرهمند بودهاند و نه تنها ویژگیهای رفتاری و اخلاقی خاص خود را دارند، بلکه از عمق و پیچیدگی نیز برخورداند و به جز شخصیتهای فرعی، کاراکترهای اصلی از داستانهای پیشزمینه بهرهمند شدهاند تا عمق آنها به سر حد کمال برسد. البته باید اشارهای هم به سبک انیمیشنی این اثر داشته باشیم که بهترین زمینه را برای روایت انیمهای که دنیای واقعی و بازیهای ویدئویی را به هم متصل میکند ایجاد کرده و در طراحی چهرهی شخصیتها و محیطها، بهترین عملکرد را از خود نشان میدهد.
هنوز نظری ثبت نشده است.
اولین نفری باشید که نظر خود را ثبت میکند.