داستان انیمه
در دنیایی [پس از یک واقعه فاجعه بار] که توسط «اعداد» کنترل میشود و هر انسانی «شماره» مخصوص هویت خودش رو دارد. این اعداد میتوانند هر چیزی مربوط به زندگی شخص باشند. این شماره ممکن است مسافتی که شخص طی کرده یا تعداد دفعاتی که دیگران از یه شخص تعریف و تمجید کردن باشد. همچنین اگه این شمارهشون صفر شود، باعث سقوطشان به ورطه «گودال» میشود. در سال 305 تقویم آلشیان، هینا ماموریتی را از مادرش که شمارهش به صفر رسیده، به عهده میگیرد تا به دنبال قهرمان افسانهای بگردد. در مخاطراتش با شمشیرزن نقابداری به نام لیخت آشنا میشود که در تلاش است هویت اصلیش را مخفی کند، از اونجاییکه که به خاطر شماره بسیار پایینش به عنوان یه عامل منحط و منحرف شناخته میشود.
درباره انیمه
غارتگر انیمهایست که داستان یک پسر جوان به نام لیخت را دنبال میکند که «غارتگر» است، فردی که از شهر به شهر سفر کرده و اشیای با ارزش را غارت کرده و میدزدد. با این حال، وقتی لیخت عاشق دختری میشود، تبدیل به فردی منحرف شده و چشم چرانی میکند، که موضوعی پرتکرار در این انیمه هست. این سری انیمه بخاطر کم کاری در ادپت کردن مانگا، گودال های داستاتی و کم کاری در بخش جهان سازی، مورد انتقاد قرار گرفته. ایده و کانسپت دنیای این انیمه، بر روی سیستمی تمرکز میکند که اعداد، تعیین کنندهی قدرت افراد است، ایدهای جذاب و خاص، اما سطحی است که به مقدار کافی بررسی و پرداخته نشده است. به جای این، انیمه بیشتر روی لیخت و رفتار منحرفانهاش تمرکز میکند، که این، باعث میشود باقی شخصیت ها خسته کننده و سطحی باشند. لیخت به عنوان فردی خودخواه و مغرور به تصویر کشده میشه که مجازاتی برای کارهایش نمیکشد، که او را منفور میکند. طراحی این انیمه، بسیار خشک و خالی است، پس زمینه کم جزئیات دارد و نورپردازی خلاقانه نیست. حرکت شخصیت ها نه تنها روان نیستند، بلکه از نظر هنری، مشکل دارند، که صحنه های مبارزه را کم کیفیت نشان میدهد. موسیقی و بازیگری هم بخاطر یه یاد ماندنی نبودن و متوسط بودن مورد انتقاد قرار میگیرند. نویسندگی، فاجعه بوده و همین، یکی از دلایلی است که باعث میشود بازیگران نتوانند به مقدار کافی توانایی خود را نشان دهند.
من جز ه..ل بازی کاراکتر اول مرد هیچ چیزی تو این انیمه ندیدم…مزخرف به تمام بود