داستان سریال
شوییچی کاگایا پسری است که به دید همه، یک دانش آموز دبیرستانی معمولی است، اما، بعضی اوقات به هیولایی تبدیل می شود. او نمی داند که چطور و چگونه این توانایی را به دست آورده، فقط می داند که ترجیح می دهد کسی از آن اطلاعی نداشته باشد. یک شب، ساختمانی را پیدا می کند که آتش گرفته و دختری در آن گیر افتاده، پس تصمیم می گیرد که آن دختر را نجات دهد و تبدیل به هیولا شده و آن دختر را به مکانی امن منتقل می کند، اما در این حین، تلفن همراهش از جیبش می افتد. روز بعد، دختری که نجاتش داده بود، کلیر آئوکی، او را پیدا کرده و درمورد هویت هیولایی اش از او سوال می کند. پس از این که شوییچی حرف های او را تکذیب می کند، کلیر حتی تا جایی پیش می رود که برای اثبات فرضیه اش، شوییچی را از بام مدرسه به پایین هل می دهد. او که چاره ای نداشته، تبدیل می شود تا خود را نجات دهد، و در این حین، کلیر از حالت هیولایی او عکسی می گیرد تا بعدا با استفاده از ان، اطلاعات بیشتری درمورد فرم هیولایی شوییچی بدست آورد، غافل از اینکه خود شوییچی نیز اطلاعات بیشتری درمورد آن ندارد! از قرار معلوم، کلیر هم راز خودش را دارد؛ او نیز به دنبال خواهر خود می گردد، خواهری که مانند شوییچی می تواند به هیولا تبدیل شود. کلیر از شوییچی کمک می خواهد تا در پیدا کردن خواهرش به او کمک کند.، اما فقط آن ها نیستند که به دنبال جواب سوالات خود هستند...
درباره سریال
گلیپنیر داستان پسری به نام شوییچی را روایت می کند، پسری دبیرستانی که توسط یک آدم فضایی، به غولی مسخره و شبیه سگ تبدیل می شود. آن آدم فضایی آرزوی کسانی که لطفی در حقش انجام دهند را برآورده می کند، اما گاهاً این آرزوهای برآورده شده،با اثرات جانبی غیرقابل پیش بینی همراه هستند، مانند تبدیل آرزو کننده به هیولا. شوییچی که تبدیل شدنش را بیاد نمی آورد، با دختری به اسم کلیر همکار می شود. کلیر می تواند حرکات شوییچی را از داخل او کنترل کند. آن دو با استفاده از قابلیت های خاص شوییچی، در برابر دشمنان زیادی قرار می گیرند، که اکثر آن ها جان سالم به در نمی برند.
هنوز نظری ثبت نشده است.
اولین نفری باشید که نظر خود را ثبت میکند.