Raise wa Tanin ga Ii نامزد یاکوزا

داستان سریال

داستان دو دانش آموز هفده ساله دبیرستانی به نام های یوشینو و کیریشیما را دنبال می کند. هر دو نوه ‏خانواده های یاکوزا هستند، یکی در اوساکا و دیگری در توکیو. در تلاش برای تثبیت ساختار قدرت، پدربزرگ ‏هایشان ترتیب ازدواج آنها را داده اند، چیزی که یوشینو قبل از اینکه پدربزرگش به خود زحمت گفتن آن را ‏بدهد، از روزنامه متوجه می شود. گفتن اینکه او هیجان زده نیست ممکن است عادی به نظر بیاید. او نه تنها ‏احساس می کند برای این کار خیلی جوان است، بلکه اعتماد به نفس زیادی هم ندارد. پدربزرگ او نه تنها به ‏عنوان رئیس یک خانواده یاکوزا شناخته می شود، بلکه چهره یوشینو نیز به صورتی است که مردم می گویند ‏بعد از سه روز از آن خسته می شوند. با این حال، او حاضر است به دستور پدربزرگش آن را امتحان کند و به ‏زودی متوجه می شود که باید به توکیو برود تا با همسر آینده و خانواده اش زندگی کند. در ابتدا، کیریشیما ‏کاملاً عادی به نظر می رسد، اگرچه بعداً یوشینو او را می بیند که یک شب غرق در خون به خانه می آید. ‏یوشینو زمانی متوجه این موضوع می شود که کریشیما او را از دست گروهی از آدم های مست نجات می دهد ‏و سپس آنها را تا حد مرگ کتک می زند. نقاب کیریشیما می افتد و به یوشینو می گوید که چقدر او را خسته ‏کرده است.‏

درباره سریال

داستان انیمه درباره یک زوج نوجوان غیرمعمولی است. یوشینو، نوه یک خانواده بزرگ یاکوزا در اوساکا، وقتی ‏مقاله ای را در روزنامه مشاهده می کند که نامزدی او را با ‏پسر یک خانواده یاکوزای توکیویی تبلیغ می کند، ‏اصلاً خوشحال نمی شود. این نه تنها اولین باری نیست که ‏درباره آن می شنود، بلکه او فقط یک دختر ‏دبیرستانی است و تمایلی به نقل مکان یا ازدواج ندارد. با این حال، ‏به اصرار پدربزرگش، او موافقت می کند و ‏سریعاً در می یابد که کیریشیما یعنی نامزدش نه تنها آن چیزی ‏نیست که او انتظارش را داشته، بلکه ممکن ‏است حتی کنار آمدن با او سخت تر از تصوراتش باشد. ازدواج ‏ترتیب داده شده در دوران دبیرستان یکی از ‏عناصر اصلی عاشقانه مانگاها است. وارثین جوان یک خانواده های ‏بزرگ یاکوزا نیز همینطور هستند و دیدن ‏ادغام این دو شخصیت در یک داستان غیر معمول است. ‏